بنام خدا
سلام
ممنون كه سر زديد.
همسنگران،ياران،چه خوش گوي سبقت ربوديد و برات قبولي از محبوب گرفتيد.چه زيبا مسير الي الله را طي كرديد و به مقصد رسيديد.اما من جا مانده از قافله و حيران چه كنم؟
پشت کدوم سرّ سکوت پر ميکشي چکاوکم؟؟؟
نمي نويسي؟
منتظريما
سلام و با تشكر بسيار بخاطر كادوي تولد اينترنتي ايليا.
انشالا جبران كنيم.
اي واي انگاري لو رفتيم
مي دونستم از دست هوش شما نمي تونيم فرار كنيم
حالا قول بده پيش خودت بمونه
آخر از عشق تو ساکن در کليسا مي شوم
مي کشم دست از مسلماني مسيحا مي شوم
آنقدر درکشتي عشقت نشينم همچو نوح
يا به ساحل مي رسم يا غرق دريا مي شوم
هميشه سلام.....
خوشحال ميشم از دنياي ترانه هاي منم ديدن کنيد http://www.norabadiyekta.parsiblog.com/
دلخسته ام ازاين اتاق چند درچند /يک آسمان چند است اقا بال و پر چند /آقا اجازه عيد يعني چه. چه روزي ؟/من از پدر پرسيده ام ديروز هرچند /او هم نميداند حساب روز وشب را /ميپرسد از من خواب راحت تا سحر چند / تااينکه سهم هر کسي يک لقمه باشد /اکرم بگو دست پدر تقسيم بر چند /مي پرسد از من حاصل عمر خودش را / ميگويمش اندوه ما را ضرب در چند؟؟؟
زمستان است و باران باز هم هست/و سرماي خيابان، باز هم هست/نگاهي کن کتاب اولت را /در آن بابا، کمي نان، باز هم هست/همينجا زير پلها خانه داريم/از اين پلهاي ارزان باز هم هست/اگر پرسيد بادي جاي ما را/بگو چون ما هزاران باز هم هست/فقط يک حرف ميماند بگويم/که مادر مُرد و مهمان، باز هم هست.
***
بدون شرحت چقدر شرح داشت! چقدر حرف داشت!