ميثم جان !
بابا رفت به صحراي کربلاي ايران ٬ خوزستان داغ تا شايد درد حسين را با تمام گوشت و پوستش حس کند .
بابا رفت تا شايد بوي خون حسين به مشامش برسد . بابا رفت تا شايد بتواند بر رگ بريده حسين بوسه زند .
بابا رفت تا شايد بتواند با خون ناقابلش راه کربلا را براي تمام دلهايي که هواي کربلا دارند باز کند .
(شهيد عباس وراميني)